اولین وبلاگ رسمی گلابیوس
 
 

بعضی از افراد سودجوی،به قصد معروف شدن و خراب کردن نام گلابیوس،وبلاگها و وب سایت هایی ساخته اند که در ظاهر نشان دهنده ی معرفت آنها نسبت به گلابیوس است اما در داخل اینگونه نیست.هرگونه مطلب یا نوشته یا عکسی که با نام آرمان اسدپور و عرفان کمالی(سازنده ی داستان های گلابیوس)اصل میباشد.(اگر این داستان ها برخلاف گلابیوس بود،بدانید که تقلبی است)پس برای گلابیوس هم که شده آدرس این افراد را لینک نکرده و داخل آن وبسایت نشوید.

باتشکر


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 اسفند 1392برچسب:گلابیوس,سایت گلابیوس,وردنت,افراد سودجوی, :: 14:48 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

وبلاگ و سوم گلابیوس ساخته شد.وهمچنین سایت رسمی گلابیوس!

آدرس وبلاگ بلاگفا:www.golabios.blogfa.com

آدرس وبلاگ رزبلاگ:www.oldvardant..com

?آدرس سایت:www.golabios.vcp.ir

لطفا پیغام لینک دهی و آدرس وبلاگ ندهید.

باتشکر.


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 22 اسفند 1392برچسب:گلابیوس,سایت گلابیوس,وردنت, :: 14:36 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

برای عضویت در گروه اخفان الگلابی در سایت ما عضو بشین.




ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:, :: 19:6 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

بچه ها ببخشید چند ساعت وبلاگ مسدود بود هک شده بود پسش گرفتم.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 15 بهمن 1392برچسب:, :: 16:16 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

در آن زمان،گلابیوس کبیر،برای سفری تجاری به امارات متحده ی سیبیان رفت.در آنجا با اولین بانک دار دنیا دیداری داشت.آن بانک دار که سیبی چاق بود،به گلابیوس در باره ی بانک و مزایای آن اطلاعات میداد.پس از آن سفر ،گلابیوس از این دستاورد بسیار خوشش آمد.پس دستور ساخت بانک موورهیلا را داد.این بانک هم اولین اسکناس دنیا را به گلابیوس تقدیم کرد.پس از آن گلابیوس دستور ساخت واحد پول را داد.در گلابی الاسرارمیخوانیم:همه بزرگان کشور برای انتخاب نام واحد پول نظری می دادند.امیر گلاب،وزیر گلابیوس،به او گلابران را پیشنهاد داد.گلابیوس نیز از این ایده بسیار خوشش آمد.پس از آن اوضاع اقتصادی کشور بسیار پیشرفت کرد.با توجه به ارزش پول های قدیمی،یک گلابران برابر با سه دلار و شش هزار تومان بود.از آن پس هر کسی که ثروت مناسبی داشت،بانکی برای خود می ساخت.اما مجلس زر گلابیون قانونی وضع کرد که هر کس با  داشتن شش میلیون گلابران به بالا میتوانست بانک بسازد.کلا یازده بانک ساخته شد:

نام بانک                                  مالک                                                                 سرنوشت

موورهیلا                  این بانک اولین بانکی بود که بدست گلابیوسیان ساخته شد.                    لرد دوچان گلاب که از تاجران موفق آن زمان بود.           این بانک  از بانک های موفق شد.

 

بانک مرکزی وردنت     همه بانک ها از بانک مرکزی و اصلی وردنت اجازه ساخت میگرفتند.           امیر گلاب مدیریت این بانک را بر عهده گرفت.                  این بانک  رییس دیگر بانکها شد.

 

بانک سیراسگلاب     این بانک آخرین بانک ساخته شده توسط گلابیوس بود.                            افگلابی از وزیران اقتصادی گلابیوس بود.                        این بانک به مردم خدمت زیادی کرد.

 

بانک انگورانگلاب     این بانک به مردم سرزمین انگوراگلابسانوس خدمات میداد.                         گلاب البهر که ثروتمند ترین گلابی دنیا بوده و هست.      این بانک بسیار ثروتمند شد و بزرگتر.

 

بانک برانگلاب        این بانک فقط به کشاورزان خدمات میداد.                                                 گلابراسانوس  که به کشاورزی علاقه داشت.                 این بانک در نهایت ورشکست شد.

 

بانک سلط الگلاب   این بانک به ثروتمندان خدمات میداد.                                                       افگلابی که  صاحب بانک سیراسگلاب هم هست.        این بانک نیز بسیار بزرگ شد.

 

بانک پولیرالیس    این بانک توسط دو لیمو ساخته شد.                                                      ترسی و کلانراپ که دو لیموی ثروتمند بودند.                  این بانک توسط مجلس مسدود شد.

 

بانک ساکرش       این بانک اولین گاوصندوق جهان را ساخت.                                              گلاب راکن  که با دولت گلابیوس مشکلاتی داشت.          این بانک توسط ارتش نابود شد.

 

بانک ش.ب.و        نام این بانک مخفف شرایط بهرانی وردنت است.                                      سازمان همایت از گلابیون در حوادث صاحب این بانک بود.    این بانک به مردم کمک زیادی کرد.

 

بانک کلاراسبون   این بانک بسیار پیشرفت کرد و توانست جنگل کلاراسیون را بخرد.               خود گلابیوس کبیر که بزرگترین شاه عالم بود.                   این بانک بسیار موفق شد.

 

بانک سه گلاب     این بانک هم توسط سه گلابی ثروتمند ساخته شد.                                   سرا،ترا و یرا سه گلابی جاهل ولی ثروتمند بودند.          این بانک ورشکست شد.

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 15 بهمن 1392برچسب:بانک ها,پول,ثروت, :: 8:23 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

آخرین نسخه دست نوشه صورت فلکی گلابی(پس از رویت این صورت فلکی،آنرا در روزنامه ی هم وردنتی،چاپ کردند)


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:دست نوشته,صورت فلکی,هم وردنتی,, :: 16:2 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

بچّه ها یه خبر باحال! یه ایمل جدید به اسم golabios@gmail.com ساختیم. می تونین نظرات و هر چی که می خواین برامون بفرستین. مشکلات تایپی و عکس و نظراتتونو بفرستین. دمتون گرم...

گلابیوس


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 18:10 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

انگوراسانوس:

پس از پیروزی مقتدرانه ی گلابیوس و سپاهش بر علیه اناروس خیانتکار در وردنت جنگ، او دستور داد تا وردنت را آباد کرده و کاخی باشکوه از عاج انگور (خوشه ی انگور) برای او در مرکز وردنت درست کنند. برای آنکه خواسته ی شاه را برآورده کنند، دو راه داشتند. یا باید با استفاده از تاجران عاج انگور را می خریدند و یا باید خودشان به کشتار انگور ها می پرداختند. بر اساس نوشته های گلابیوس کبیر در گلابی الاسرار، متوجه می شویم که اوضاع اقتصادی گلابی ها پس از وردنت جنگ به شدّت خراب شد. بر اساس برخی نوشته می بینیم که طوفانی که قبل از وردنت جنگ باعث شد دریا طوفانی شود و موزبلاروس ها با دیس های بزرگشان غرق و گلابیوسیان به دو گروه، جدا شوند; پس از چند روز به گلابستان قدیم (کشور کوچک و پایتخت پدر گلابیوس) می رسد و بیش تر ثروت را نابود می کند. به همین دلیل گلابیوسیان شروع به پیدا کردن و کشتن انگوراسانوسیان می کنند تا با عاج آن ها کاخ مورد علاقه ی شاه را درست کنند. گفته می شود پس از سی و پنج ماه و سی روز (یعنی دو سال و یازده ماه و سی روز) موفّق به ساخت کاخ می شوند. در شاهگلاب نامه می خوانیم که پس از در آوردن عاج انگور ها، دانه هایشان را در زیر نور خورشید قرار می دادند تا بعد از خشک شدن، از آن ها به عنوان وسایل تزئینی استفاده کنند. گلاب البهر می نویسد :« برای من سخت بود که ببینم قاب عکسم از جنازه ی انگوری درست شده است.» پس از کمی محاسبه متوجّه می شوید که که برای ساختن کاخی از عاج انگور باید تعداد بسیار زیادی از انگوراسانوسیان را کشت. گفته می شود در پس ساخت این کاخ نهصد و نود و نه بشان (واحد شمارش انگوراسانوسیان) به قتل رسیدند. تعداد زیاد این رقم کشته، انگوراسانوس (پادشاه انگوراسانوسیان) را متوجّه خود کرده و او را بسیار خشمگین می سازد. خواجه الانگور (ر.آ) «رحمه الانگور» (انگور بی طرف) در عداوه الانگور می نویسد :«برای ما بسیار دشوار بود دیدن دوستانمان بر روی دیوار کاخ ها.» انگوراسانوس دستور آماده شدن لشکر را داده و با استفاده از لیشتامپ (وسیله ای برای حمل و نقل در آن زمان) همراه سپاه حدودا هفتاد بشانی (هر بشان دانه های خود را از خود را می کرد و با کنترل تک تک آن ها بر روی زمین، سپاهی صد هزار نفره تشکیل می شد) به سوی وردنت حرکت می کند تا انتقام خود را از گلابیوس بگیرد...

برای خواندن ادامه ی داستان به ادامه ی مطالب بروید...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:55 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

1-بعضی میوه ها با هم برابرند،ولی بعضی میوه ها  با هم برابرترند.

2-همیشه در هر جایی برای خود دوستی داشته باشید.

3-خیانت در امانت موجب میشود که مانند اناروس خرد و پست شوی.

4- عدم برنامه ریزی در جنگ برابر با عدم آب خوردن در صحرا و در حالی که تشنه هستی و چشمه ای روبه رویت قرار گرفته،است.

5-تفکر در باره خلقت مساوی با دریافت جیره نامحدود است.

6-انگوراسانوس خود را جنگجویی بزرگ می دانست ولی شما خود را انگوراسانوس ندانید چرا که جاهلید و عقلتان کف پایتان قرار دارد.

7-اناروس مباش که چون او خورده شوی.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 25 دی 1392برچسب:مگلاب, :: 10:36 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

                                                    سرود ملی

 

ای گلابی ای گلابی                                                                              بر همه میوه سروری

ای گلابی ای گلابی                                                                                   دل هارو می بری

ای گلابی ای گلابی                                                                                     تو دانا و توانایی

ای گلابی ای گلابی                                                                          همچو میوه ای طلایی

ای گلابی ای گلابی                                                                              بر همه فن آشنایی

ای گلابی ای گلابی                                                                         با خودت آشنایی ام ده

ای گلابی ای گلابی                                                                          از موز ها رهایی ام ده

ای گلابی ای گلابی                                                                              زبان زد هر میوه ای

ای گلابی ای گلابی                                                                               تو همه اندیشه ای


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 24 دی 1392برچسب:, :: 19:45 :: توسط : آرمان اسدپور و عرفان کمالی

بر مبنای یک نطریه ی جدید،پیش از اینکه انسانها حاکم زمین شوند،میوه ها حکمران زمین بودند.تمدن گلابی ها از این گونه تمدن های کهن بود.گلابیوس بامدادیوس کبیر که حاکم و بنیان گذار این سلسله بود،در نزدیکی جزیره ای متروک به نام وردنت بر قبیله ای به نام میرانس الگلاب حاکم بود.روزی او در چادر خود نشسته بود که پیکی از طرف موزبلاروسها(تمدن موزها)وارد شد و پیغامی که خبر از  جنگی بزرگ میداد،به گلابیوس داد.در کتاب گلابی الاسرار نوشته شده:او سوار بر لیشتامپی(وسیله ی حمل و نقل سریع میوه ها)به قبیله رسید و خبر جنگی عظیم  را در بین  گلابی ها پخش کرد.گفته شده گلابیوس،ناراحت و افسرده، به گلابی ها دستور سوار شدن بر روی دیسها(کشتیها)را میداد و غم در چهره ی او خودنمایی میکرد.پس از شش روز دریانوردی،کشتی موزها از دور دیده شد و جنگی سخت در گرفت و بد تر از همه هوای طوفانی بر آن منطقه حاکم بود.دیس های گلابیوسیان شکست و به دو تکه شد.گلابیوس و تعدادی از گلابی ها به سمت شرق و گروهی دیگر به سمت غرب رفتند.گروهی که به سمت غرب رفته بودند،به توسط اناری به نام اناروس(دوست گلابیوس)رهبری شدند و بر جزیره ی وردنت حاکم شدند و گروه دیگر، که توسط گلابیوس رهبری میشد به جزیره ی چیک رسیدند. این جزیره بعد ها به چیچ،شیچ،کیچ و سپس به کیش تغییر نام داد.گلابیوس که از زنده ماندن گروهش خوشحال بود به دنبال گروه اناروس گشت و پس از مدت ها متوجه شد که آنها در وردنت هستند.او برای ورود به وردنت از اناروس اجازه خواست ولی اناروس به او اجازه نداد.در کتاب دشمنان گلابی نوشته شده:وقتی گلابیوس فهمید که اناروس به او خیانت کرده،فریاد زد و گفت که او را به سزای عملش میرساند.سپس با دست در قلعه را کند و به افراد گروهش فرمان حمله داد.او و افراد گروهش به سختی در مقابل دیگر گلابی ها ایستادند.گفته شده که گلابی ها در حین کشتن هم ،گریه میکردند وبر سر میکوفتند.

ساعت ها گذشت و سر انجام گلابیوس خود را مقابل اناروس دید.فریادی زد و گفت من تو را تکه تکه خواهم کرد و با هم درگیر شدند.دو روز و سه ساعت و چهل و هفت دقیقه با هم جنگیدند و سرانجام گلابیوس شمشیرش را درون شکم اناروس برد و فریاد زد:این است قدرت میوه.گفته شده که گلابیوس پس از تصاحب وردنت اناروس را تکه تکه کرد و دانه ها آنرا همراه با دیگر گلابی ها خورد.
سپس یک سخنرانی کرد :من اینجا نور را دیدم.امید را دیدم.ما به قدرت تکیه کردیم و من اینجا سلسله ی بامدادیوس را تاسیس  میکنم.این سلسله تا آخر بر قدرت تکیه میکند و جهان را خیره خود میسازد.

نتیجه:هرگز به دوستان خود خیانت نکنید.و همیشه به آنان وفا دار باشید.

نویسنده:تاریخ شناسان آرمان اسدپور و عرفان کمالی

برای خواندن داستان کامل به ادامه مطالب بروید...



 ادامه مطلب...

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ ما خوش آمدید!!!!!
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان . و آدرس golabios.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 15
بازدید کل : 5346
تعداد مطالب : 12
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


کد خوش آمدگویی داشبورد نام : [Name]
پروفایل شما : مشاهده پروفایل
نام کاربری شما : [UserName]
پنل کاربری
ویرایش مشخصات
خروج